مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
در دل اهلِ قـلم، انگـیـزۀ تـقـریر نیست قـصّۀ تـنهـایـی مـا قـابـل تحـریر نیست داغ دوری یا غم کوری، چه فرقی میکند؟! در دلِ قُرصِ زلیخا، ترسی از تقدیر نیست در مسیر عاشقی طعنه شنیدن، لازم است راه وصل دوست غیر از جادۀ تحقیر نیست آیـنه در آیـنه، آدیـنـههـا طـی میشـونـد عکسی از صبح ظهور تو در این تکثیر نیست آه؛ یعـنی سخـت دلـتـنـگـم برای دیـدنت نالۀ عُشّاق را بهتر از این تفسیر نیست از دل این گریهکردنها، تقرب میرسد خونِدل خوردن به قَصدِ قُرب، بیتأثیر نیست بینیازی در حقیقت چارۀ بیچارگیست هر کسی با فقر خود خو کرده، بیتدبیر نیست قهرِ تو تنها برای کُـشـتن ما کافی است ذبح ما را احتیاجی به دمِ شمشیر نیست با همین قـد خمم، بار غـمت را میکِشم تا بـبـیـنی نـوکـر آوارۀ تو، پـیـر نیـست تا خودت پاکم نکردی، خواهشاً خاکم نکن گرچه این آلودهدامن لایقِ تطهیر نیست زود میمـیرم اگر بین نجف دفـنم کـنـند مُردنی اینگونه هرگز دَر خورِ تأخیر نیست صحنِ حیدر صحنۀ دیدار ما با خالق است بی جهت روی لب زوّار او تکبیر نیست مادرت بار سفر بسته، بگو کِی میرسی؟! مادرت بار سفر بسته، نگو که دیر نیست! کاش میگفتند زهرا راحت از "دَر" دور شد کاش میگفتند با مسمارِ آن درگیر نیست |